معنی کاشف آبشار ویکتوریا

حل جدول

کاشف آبشار ویکتوریا

لیون گستون

لیونگستون


آبشار ویکتوریا

آبشار مرزی زامبیا و زیمباوه


ویکتوریا

آبشار مرزی زامبیا و زیمباوه

بزرگترین دریاچه آفریقا

پایتخت کشور سیشل

اثری از کنوت هامسون


کاشف آبشار آنجل

جیمی آنجل


خلبان کاشف آبشار آنجل

جیمی آنجل


آبشار لرستان

آبشار شوی، آبشار بیشه، آبشار «آب سفید»، آبشار نوژیان، آبشار چکان، آبشار وارک، آبشار سرکانه

واژه پیشنهادی

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

کاشف

کاشف. [ش ِ] (ع ص) ج، کاشفین، کَشَفَه. پیداکننده و برهنه کننده. (غیاث) (آنندراج). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده. (ناظم الاطباء). پدیدآورنده. ظاهرکننده. بروزدهنده. معلن. مظهر. مفسر:
گرچه از یک وجه منطق کاشف است
لیک از ده وجه پرده و مکنف است.
(مثنوی).
|| کاشف مکروه ومانند آن، برطرف کننده ٔ مکروه. از بین برنده ٔ غم و اندوه:
تویی که فاتح مغموم این سپهر بوی
تویی که کاشف مکروه این زمانه شوی.
منوچهری.
|| کاشف بعمل آمدن یا آوردن، در تداول عامه، تحقیق کردن.


آبشار

آبشار. (اِ مرکب) (از: آب، ماء + شار، از شاریدن به معنی فروریختن، سکب) آب جوی ونهر بزرگ که از بلندی فروریزد. مصب. شَلاّ له. || سنگ مشبک که بر دهانه ٔ ناودانها نصب کنند.

معادل ابجد

کاشف آبشار ویکتوریا

1558

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری